پانیذپانیذ، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

نی ناسکم

نگرانتم

ای وای، خیلی نگرانتم عزیزم نمی دونم چرا چند وقته همش نگرانم ، نکنه بهت کم می رسم، نکنه باهات بازی نکنم، نکنه بهت بد بگذره ، نکنه غذا خوب نخوری و هزار تا نکنه دیگه که اصلا نمی تونم الان بنویسم بعضی موقع ها فکر کنم دارم دیونه می شم شاید باید برم یه رواشناس یا روانپزشک همش می ترسم به نرسم ولی دخملی واقعا تمام تلاشمو دارم می کنم     از صبح که پا می شم : - صبحونه - بازی - بازی - کتاب خوندن- حموم- ناهار- لالا- عصرونه- بازی- پارک- یه کوچولو تلویزیون- بازی- شام - لالا یعنی اینها بسه یا کم می زارم برات ، چقدر دوست دارم بدونم بقیه مامانا چیکار می کنم چندوقته تو فکر کلاس هستم برات ولی خیلی برات زوده آخه تازه ۱سال و نیمته- د...
24 ارديبهشت 1390

مامان دیکشنری

ای جیگر من با این حرف زدنت، الان تقریبا ۲۰ ماهته که این کلمه ها رو می گی البته بیشتر کلمه هارو که بهت می گم ، می گی حتی اگه بلد نباشی یه چیزی می گی بعد هم خودت می خندی  عاشقتم می فهمی !!!!   در = در بیار ( وای فقط کافیه لباس تن کسی باشه می خوای بزور درش بیاری این قدر می گی در در که بیجاره می کنی ادمو( پس = پسته می خوام بس = بستنی عمی = عمه عم = عمو ابس = اسب سواری ( وای باباتو بیچاره کردی بعد از شام هی می خوای اسب سواری کنی) بریا = بری باخ ( آهنگ منصور که عاشق هستی تا می شینی تو ماشین بریا بریا می کنی) پف = برنج ( حالا غذا خور نیستیا ولی تا می خوایم غذا بخوریم هی می گی مخصوصا وقتی خونه بابایی که می ریم تا م...
3 ارديبهشت 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی ناسکم می باشد